Tuesday, June 26, 2018


      مورچه های قرمز  


     مورچه هاي قرمز با آهنگ كيهاني دركُلنی چهار بُعدی شان به جنب وجوش درآمده بودند. با قراول و يساول و پيش برو پس بيا، كروركرور صف آرايي كردند و به راه افتادند.
     اين مورچه ها قهّار ترين مورچه هايي اند كه تاكنون ديده ای.
    بوته زارها ونيزارها و دشتِ پر ازعلف هاي دُم گربه یی را و آنتيلوپ ها را و گورخرها و آهوهای ماده را كه با نفس های بخارآلود به چرا مشغول بودند، لقمه ی چپ شان كردند و پشت سرخود زمين صاف و صوف، سرزمين برهوت برجا گذاشتند. از رودخانه عبور كردند، رودخانه خشك شد. از جنگل پُرازدرخت و درختچه و درنده و خزنده و پرنده گذشتند، نه، دیگرجنگلی آنجانبود. درسر راهشان به کشتزار رسیدند با دو گاومیش و دهقان پیر که وسط مزرعه کف یکی از پاهایش را روي پاچوبِ دسته بيل اش گذاشته بود و سرپا ايستاده بود و چرت مي زد. لشكرمورچه ها يك لحظه مكث كرد. آن يك لحظه گذشت. از کشتزارعبوركردند، زمين بي آب وعلف شد واستخوان دو گاوميش و دهقان پير كه وسط كشتكارخود يكي از پاها يش را روي پا چوبِ دسته بيل اش گذاشته بود و سرپا مانده بود و چرت مي زد. 
   

No comments:

Post a Comment