Tuesday, December 11, 2018


     سين  چين  


     درخرابه هاي تخت جمشيد ، دركاخ آپادانا ، چندتا بوزينه بدن رييس گّله را مي خارانند. شپش تن اش را ناخن   مي زنند ومي خورند.
    بوزينه هاي نرجوانِ. ماده هاي بي بچه ي گروه مادران . بچه ها ، بچه ها.
    ميمون پيري از دُم بچه یي گرفته واورا با خود به اين طرف وآن طرف مي برد. ميمون ماده یي نوزادش را با دست به سينه اش فشارمي دهد. نوزادش مرده ، ولي او بچه اش را ول نمي كند. ميمون ها نزديك مي شوند ، غرش مي كنند وموهاي تن شان سيخ مي شود. رييس دسته سنگيني بدن اش را روي پشت انگشتان دست هايش مي اندازد. به طرف او مي رود. گازش مي گيرد. كتك اش مي زندوروي زمين مي كشد.
   بوزينه یي دردروازه ي ملل فرياد مي زند ، لا. لا. لا.
   نگاره هاي گارد جاويدان. لشكر يان وكشوريان وكاركنان اداري وخدماتي. اقوام زير فرمان ، گروه خوزي ها ، آشوريان ، زرنگي ها ، هندي ها ، كا پادوكي ها ، گنداريان.
   پسر جواني با لباس كاراته وكمر بند مشكي روي پلكان ايوان شرقي ايستاده است.
   دست هايِ ساري وجاري وشعله ور درگردش. با چرخاندن كمر وگردش پا ولگد دوراني ، باپاشنه ي پا وكف پا به پايين تنه وميان تنه ي گروه سكاها ضربه مي زند.
   سمبل مقاومت وسلحشوري وصبوري ونمايش قدرت وسرانجام پيروزي ،  Sein  chin غلبه بر اشرار.

No comments:

Post a Comment